همه یادشون میمونه باهاشون چیکار کردی
ولی یادشون نمیمونه براشون چیکار کردی ...
نظرات شما عزیزان:
گاهی باید نباشی
تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه
اونوقته که می فهمی باید همیشه با کی باشی
تا بفهمی نبودنت واسه کی مهمه
اونوقته که می فهمی باید همیشه با کی باشی
من عقابی بودم
که نگاه یک مار
سخت آزارم داد؛
بال بگشودم و سمتش رفتم
از زمینش کندم
به هوا آوردم
آخر عمرش بود،
که فریب چشمش
سخت جادویم کرد؛
در نوک یک قله
آشیانش دادم؛
که همین دلرحمی
چه به روزم آورد،
عشق جادویم کرد،
زهر خود بر من ریخت
از نوک قله زمین افتادم
تازه آمد یادم
من عقابی بودم....
که نگاه یک مار
سخت آزارم داد؛
بال بگشودم و سمتش رفتم
از زمینش کندم
به هوا آوردم
آخر عمرش بود،
که فریب چشمش
سخت جادویم کرد؛
در نوک یک قله
آشیانش دادم؛
که همین دلرحمی
چه به روزم آورد،
عشق جادویم کرد،
زهر خود بر من ریخت
از نوک قله زمین افتادم
تازه آمد یادم
من عقابی بودم....
باران!بیا و رحم کن
تو که می آیی...یاد او هم می آید
آنوقت من می مانم بدون چتر
روی سنگفرشهای خیسی که
طعم تنهایی می دهند
دستانم را بگیر...
می خواهم برای لحظه ای آرامشت را قرض بگیرم...
هوا سرد است این روزها
اما چه گرمای شیرینی است
بودن در کنارت...
و بودن در هوایی که نفس های تو در آن جاری است!
سخت شده ثانیه ای بی تو نفس کشیدن
نفس هایم...
مامن گرمی چون سینه ات را می خواهد و می طلبد
چشمانم فقط تو را می خواهد و می طلبد
دستانم فقط لمس انگشتان تو را می خواهد و می طلبد
و حتی لبهایم...و حتی تمام جانم...
دوستت دارم...
راستی...!!
لرزش دستانم...زردی صورتم...بیقراریم...
حکایت از اعتیاد من است
آری معتاد شده ام به "تو"
یک قول!!!
صبرت که تمام شد نرو...
منتظر بمان
شاید!!!
قشنگ ترین احساس از آن لحظه باشد...
در پایان حرف هایم...
جا گذاشته ام دلی!!!
هرکه یافت...
مژدگانی اش "تمام زندگی ام"
می خواهم برای لحظه ای آرامشت را قرض بگیرم...
هوا سرد است این روزها
اما چه گرمای شیرینی است
بودن در کنارت...
و بودن در هوایی که نفس های تو در آن جاری است!
سخت شده ثانیه ای بی تو نفس کشیدن
نفس هایم...
مامن گرمی چون سینه ات را می خواهد و می طلبد
چشمانم فقط تو را می خواهد و می طلبد
دستانم فقط لمس انگشتان تو را می خواهد و می طلبد
و حتی لبهایم...و حتی تمام جانم...
دوستت دارم...
راستی...!!
لرزش دستانم...زردی صورتم...بیقراریم...
حکایت از اعتیاد من است
آری معتاد شده ام به "تو"
یک قول!!!
صبرت که تمام شد نرو...
منتظر بمان
شاید!!!
قشنگ ترین احساس از آن لحظه باشد...
در پایان حرف هایم...
جا گذاشته ام دلی!!!
هرکه یافت...
مژدگانی اش "تمام زندگی ام"
ادامه مطلب